.

.

به روز میکنم...

بسم الله الرحمن الرحیم

چند وقت بود که به روز نمیکردم چرا که وبلاگ بازی خیلی با مزاجم جور نیست ولی به پیشنهاد تنی چند از دوستان تصمیم گرفتم که خطی خطی های این ور و آن ورم را  در این جا هم بگذارم .

                                                                                                                                 یا علی مدد

اسکار دربست

بسم الله الرحمن الرحیم

اسکار دربست

ژانر فیلم ها :

پل چوبی : خیانت

برف روی کاج ها : خیانت

زندگی خصوصی آقا و خانم میم : خیانت و بیشتر ...

نارنجی پوش : آشغال

خرس : خیانت

و...

بعد التحریر :

جهت اطلاع :

این ها فیلم های جشنواره فجر بود

با مجوز وزارت ارشاد ساخته شده

و از همه مهمتر به قول آقای شمقدری متعلق به نظام مقدس جمهوری اسلامی است.

به عنوان حرف آخر باید عرض کنم که : گلشیفته فراهانی

از اغتشاش غربی های رفاه زده برای شکم تا انقلاب خاور میانه ای ها

بسم الله الرحمن الرحیم


از اغتشاش غربی های رفاه زده برای شکم تا انقلاب خاورمیانه ای های مصرف کننده برای آزادی


اخیرا خبرهایی مبنی بر خیزش اقوام انگلو ساکسون از آن سوی آب ها به گوش می رسد .خبر هایی که کاردار سفارت انگلستان در تهران را مجبور به صدور بیانه مبنی بر حاکمیت ثبات و آرامش در بریتنیای کبیر میکند.

غیر از خبرهای مردم جزیره چند ماهی هست که شنیدن خبر راهپیمایی های مطلابه گرانه ی مصری ها و تونسی ها و حتی پرتغالی ها و اسپانیایی ها و بسیاری دیگر از ممالک دوست و دشمن به عادت یومیه ای تبدیل شده و تمام خاصیت های روزمرگی را نیز برایمان به همراه داشته که شاهد بر مثال آن هم تبدیل شدن شور و حرارت ابتدای قیام ها در پیگیری و حتی اعزام نیرو به مملکت های یاد شده به تنها محکوم کردن ها و اعلام انزجار های منفعلانه و به دور از مسئولیت است که بیشتر شبیه گفتن آخی از سوی فرزندی در واکنش به شنیدن مثلا خبر مرگ پدر یا مادرش است

همین انفعال و روزمرگی باعث شده تا شاید از فکر کردن به ماهیت این قیام ها و تفکر پیرامون حقیقت وجودی آنها غافل شویم و تنها توجهمان معطوف به تیترهایی از جمله سن افراد بازداشت شده توسط پلیس و مسائلی از این دست شود. هر چند این مسائل هم در جای خود قابل توجه و بررسی است اما چیزی که بیشتر شاید به کار ما و انقلابمان بییاد فهمیدن نسبت آرمان های انقلابمان با آرمانها و خواسته های خیزش هایی نظیر خیزش مردم انگلستان است.

نکته ای که در انقلاب های مردم منطقه به چشم آمد خصوصا خیزش مردم بحرین آرمان خواهی و تغییر بنیادین در حکومت و رهبری جامعه و در واقع شباهت و الهام گیری آن از انقلاب اسلامی ایران بود.

هر چه لا به لای تصاویر و متن ها بگردی چیزی مبنی بر نفی حکومت سلطنتی و آرمان خواهی و...لا به لای شعار های لندنی ها پیدا نمی کنی و اگر خیلی بگردی شاید مثلا اعتراض به اصالت دادن به رنگ پوست و تبعیض نژادی و از این قبیل مسائل دستت را بگیرد .

البته این حرفها به معنی دروغین بودن جنبش مردم در اروپا و انگلستان نیست و در واقع ایجاد یک نوع منظره دید است تا دستمان بیاید که خیلی انتظار زیادی نباید از این گونه اتفاقات داشت چرا که کم نبوده این گونه اعتراضات و تجمعات در تاریخ چند صد سال اخیر اروپایی ها و اصلا همین یکی از مبانی مباهات و شاهد بر وجود آزادی در این ممالک است.

امروز شاید به جای آنکه  Opportunistبازی در بیاوریم و به آدمهایی مثل شجریان بگویم چرا برای دولت فخیمه بریتانیا تفنگت را زمین بگذار نمیخوانی باید برویم سراغ انتشار حرفهای خودمان درجایی مثل انگلستان و یار گیری برای تفکری که وامدارش هستیم .

بعد التحریر :

-امروز ماریوت کاردار سفارت انگلستان در تهران در پاسخ به نامه سرگشاده دانشجویان در یکی از بندهایش چنین آورده بود:

با توجه به نگرانیهای قابل تحسین شما در مورد حق آزادی بیان و حق آزادی اجتماعات اینجانب همچنین اطمینان دارم که مقامات ذیربط را ترغیب خواهید کرد تا حقوق مشابه ای برای کلیه دیگر تظاهرات مسالمت آمیز در ایران قائل شوند.

خب میشود درک کرد که طرف انگلیسی است به گمانم...

-با توجه به خبرهایی مبنی بر بستن شبکه های اجتماعی مانند فیس بوک و تویتر و ... در اعتراضات اخیر انگلستان بیشتر می شود درک کرد که اینترنت تفاوت تکنیکی بسیار قابل استفاده با رسانه های دیگر همچون روزنامه و تلویزیون و ... دارد

شاعری وام گرفت شعرش آرام گرفت


بسم الله الرحمن الرحیم


شاعری وام گرفت

شعرش آرام گرفت


اغلب تا وقتی مبارزیم که به حریم یک متری ما که فقط شامل(من)می شود آسیبی نرسد.بیرون گود نشستن که کلا عادتمان شده و بدتر از آن فریاد لنگش کن که تصور میکنم هر چه بلند تر باشد ما را به همان اندازه از انفعال دور میکند.

البته شاید همین که پای گود انقلاب اسلامی و حضرت امام و حضرت آقا و ... می نشینیم و لنگش کن سر می دهیم هم وجه ممیزه ای باشد برایمان . اما چقدر و تا چه وقت فقط به همین اکتفا می کنیم ؟ ضمن این که کم نبودند نوچه ها و انتری های دور لوطی که تا هوا پس شد عقیده شان را و همان فریاد لنگش کن را هم پشت سرشان جا گذاشتند نوچه هایی که وکیل بوند وزیر بودند و البته حتی رئیس جمهور گاهی .

ما اگر به قدم نهادن در رد پای امیر المومنین نظر داریم نشتسن اساسا با نظر گاه ما در تضاد معنا داری به سر می برد.

به قول مرحوم شریعتی امروز دیگر همه به نحوی در محضر وجدان خویشتن به آنچه که باید انجام دهند کم و بیش آگاهند.اما شیر خدا و رستم دستانم آرزوست...

اگر مدرنیته را شاهراه فعلی تمدن فرض کنیم و انسان های وامدار آنرا رانندگان در حال حرکت در این مسیر باید گفت که نقش ما هم بیشتر از تماشاگران حیرت زده ای که کنار گارد ریل های اتوبان به نظاره نشسته اند نیست.

باید این بار شاید قدم در راه نهیم و به قول استاد طاهر زاده نسبت خودمان را با شرح دعای سحر حضرت امام مشخص کنیم.

که مطمئنا قدم نهادن و حرکت کردن در راستای آنچه که میخواهیم و آنچه که باید به هیچ روی با مثلا سیاسی تلقی کردن نسل کشی مسلمین در بحرین و عراق و لیبی و ... نسبتی ندارد .


در هر حال بوی هوای بهتری به مشام می رسد اما اینکه سهم ریه های ما از این هوای تازه چقدر است احتمالا بسته به همان حرکت کردن و توی گود رفتن است.


بعد التحریر(به سبک مجتبی)


- چه خوب است که احساس خطرمان نسبت به فضاهایی همچون فیس بوک فقط بعد از مثلا آب بازی مختلط در یک پارک نباشد...


- میثم محمد حسنی چه نمونه خوبی برای بهانه نیاوردن و کار کردن است!!!


- گره هم البته نمونه ی کم یاب و عجیبی است برای کار کردن و این که در فسیل شده ترین فضا ها هم=صدا و سیما میشود کار خودت را بکنی...

ما میتوانیم آقا سید...

بسم الله الرحمن الرحیم...


ما میتوانیم آقا سید...


«یکی از احکام مشهوری که درباره سینما و تلویزیون عنوان می شود این است که اینها ظرف های هستند که هر مظروفی را میپذیرند و این ما هستیم که باید از ابزار درست استفاده کنیم ... و کسی هم از خود نمیپرسد که اگر چنین بود چرا ما بعد از یازده سال از پیروزی انقلاب اسلامی در ایران هنوز نتوانسته ایم آنچنان که شایسته است از سینما و تلویزیون استفاده کنیم.»


این ها صحبت های شهید سید مرتضی آوینی درباره سینماست ...


آقا سید خدا رحمتتان کند ولی انگارشما خیلی کم حوصله بودید با یازده سال که نمیتوان انقلاب کرد حالا امروز کجائید که ببینید رسانه ملی چه ها که نمیکند ... این قدر خوب حرف های خوب میزند که امثال شما فکرش را هم نمیتوانند بکنند ...

شما مثل این که اصلا ما را نمیشناسید ... فکر کرده اید ما در مقابل موجود حقیری چون دوربین کم میآوریم و پا پس می کشیم ... نه واقعا شما ما را نمیشناسید ... اصلا بگذار تا از زبان اکابر قوم برایت فکت بیاورم ...همین دیشب بود که از شبکه ملی پخش شد ...اگر میدیدی و میشنیدی آنچه را که من دیده و شنیده ام نظرت چیز دیگر بود ... میگفت :یکی از افتخارات ما این است که با امکانات جهان سومی در بعضی از صحنه ها توانسته ایم خود را به هالیوود با آن همه امکانات نزدیک کنیم...

دیدید گفتم شما ما را نمیشناسید ... فکر کردید اگر بروید دیگر نسل سینمایی های انقلابی خشک میشود ... نخیر آقا ... مگر داوود میر باقری ومختارش مرده اند که دلمان برای روایت تو از فتح دوستانت تنگ بشود...


ما میتوانیم آقا سید...